سلام
عجب اوضاعی شده است این کانکور امسال (و البته سالهای قبل هم). یکجا، سؤالات درز می کند، یکجای دیگر سؤالات دسته جمعی پاسخ داده می شود، در جایی کانکور در شب برگزار می شود (به شب می کشد) و البته در همه جا:
رنگ غائط گوسفند چه رنگی است؟
پاسخ ها: 1) رنگ آسمان، 2) رنگ روح اموات، 3) رنگ اتاق شماره 2014 زندان پل چرخی، 4) رنگ چمن ارگ
یعنی من کشته مرده طراحان سؤال کانکور افغانستان هستم. از بس ایشان دارای قوای تحلیل و تجزیه و صد البته تخصص مرتبط هستند.
و من عاشق چشم آن مخمور مستی هستم که طراحان سؤال را انتخاب می کند.
و من قربان آن وزیری بروم که این سؤالات را تأیید می کند.
و مخلص رییس جمهوری هستم که چنین وزیرانی بر سر کار می گذارد.
و چه شیدایی عجیبی در نهان آن دانشگاهی است که چنین اساتیدی در آن درس می دهند و دانشجو می پرورانند و متخصص بیرون می دهند.
و چه دنیایی است، کانکور افغانستان که باید از نوع مزه آب دره پنجشیر تا تعداد دفعات زفاف مگس در یک روز، و از جنس قاشق کرزی تا نام مادر کلان مادر بخت النصر در سؤالات آن گنجانده شود.
و چه بیچاره دانش آموزانی که باید جامع العلوم و الکمالات باشند (به زعم طراحان سؤالات) تا بتوانند در رقابتی برابر!!!!!!!!!! از سد کانکور بگذرند و به دانشگاهی پا بگذارند که استادانش الف تا ب را از هم تشخیص نمی دهند و وزیری که این چیزها برایش اهمیت ندارد و تنها چیز مهمی که ذهنش را آشغال نموده جناب کرزی صاحب و خاندان والاتبارش است که همه دانش آموزان باید نام همه خویش و قوم و جنس کفش و کلاه و تعداد خمیازه های روزانه اش را بلد باشند.
راستی، جناب کرزی چند ماه قبل، از عدم مصلحت گرایی گفته بود و از اصلاحات در ساختار درسی دانشگاه ها سخن زده بودد تا بر سرعت و عمق علم آموزی دانشجویان اضافه گردد!
1 comments:
آدم زود تر به کدام چیز این وطن بخندد. خنده دانی مان هم تخلیه شده. کوبنده نوشتی عزیز.
ارسال یک نظر