رکود علمی و یا بهتر بگویم عقب ماندگی علمی کشور چیزی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند مخصوصاً در درون دانشگاه های افغانستان. هر چند که مشکلات معیشتی و امنیتی و دغدغه های سیاسی و قومی و زبانی این کشور آنقدر هست که کمتر کسی یافت می شود تا به فکر علم و دانش در افغانستان و بالاخص دانشگاه های آن باشد اما به هر حال افغانستان و اصولاً هیچ کشوری نمی تواند بدون تقویت و گسترش علم و دانش تخصصی بار مشکلات خود را سبک کند و رو به سرمنزل مقصود راه بپیماید.
در مورد دانشگاه ها و مراکز علمی و تخصصی کشور که هر چه بگوییم کم گفته ایم. اینجا تنها یک نکته به ذهنم رسیده است که شاید گفتنش خالی از لطف نباشد و آن سیستم بسته دانشگاه های افغانستان است که یکی از بزرگترین موانع پیشرفت علمی کشور به شمار می آید. به طور مثال اگر خدای ناکرده کسی که تحصیلات خویش را در یکی از کشورهای خارج تکمیل کرده باشد و بخواهد وارد سیستم علمی دانشگاه ها به حیث استاد شود باید از بیش از هفت خوان رستم بگذرد و سرانجام هم به نتیجه نرسد آن هم برای شغلی که معاش آن کفاف یک زندگی ساده را هم نمی کند تا چه رسد به زندگی علمی و تحقیقی. یکی از بزرگترین دلایل این ناکامی هم اساتید پیری هستند که بنا به سیستم از ریشه نادرست دانشگاه ها باید درجه و کفایت علمی داوطلب استادی را تأیید کنند. این اساتید پیر که سن برخی از آنها به هشتاد سال نیز می رسد و در این دو سه دهه عقب افتادگی به درجه های علمی پوهاند و غیره رسیده اند بزرگترین سد برای اساتید جوان محسوب می شوند. اکثر آنها کسانی هستند که درجه لیسانس داشته و آن را هم معلوم نیست چند دهه قبل اخذ کرده اند و اکنون که با یک جوان پرانرژی و مشتاق کرسی علمی رو برو می شوند موقعیت خود را به خطر دیده و اکثر داوطلبین را رد صلاحیت می کنند در حالی که دانش ایشان در بسیاری موارد حتی به پای دانش لیسانسیه های جدید هم نمی رسد تا چه رسد به افرادی که مدرک ماستری یا داکتری دارند.
دموکراسی افغانی
۵ سال قبل
0 comments:
ارسال یک نظر