هر چه سعی می کنم که در مورد مسایل مربوط به اختلافات قومی و زبانی و مذهبی موجود چیزی ننویسم، مثل اینکه نمی شود. یا رفتارهای ملت نمی گذارد، یا قوانین دولت و پارلمان، یا آقای کریم خرم. تا به کی می خواهیم به این جار و جنجال ها ادامه دهیم، خدا می داند. به هر حال فعلاً که وضع همین است و مسلماً اولین کار این است که آن قدر بنویسیم تا یا خسته شویم (که نمی شویم) یا اینکه همه بر سر عقل آمده و هر چیز را به طور صحیح و عادلانه و منطقی بر سر جای خویش قرار دهیم. حال می پرسید اکنون چه شده است؟ چیز خاصی اتفاق نیافتاده. همان بحث همیشگی حق طبیعی استفاده از زبان مادری است اما نکته ای دیگر به همراه دارد.
چندی قبل در پارلمان نیز این بحث به جریان افتاد که چرا فارسی زبانان نباید از کلمات فارسی برای نام گذاری ادارات و مراکز دولتی استفاده کنند. برای کوتاهی مطلب تنها دو نکته کافی است که ذکر شود:
1- اگر فارسی زبان رسمی کشور است پس چرا نباید برای مراکز دولتی نام فارسی نهاده شود و همه باید پشتو باشد؟ اگر جواب این است که در قانون اساسی این مطلب ذکر شده است به نظر بنده باید قانون اساسی را مطابق حقوق طبیعی و عقلانی عیار و تصحیح کرد نه اینکه به زور قانونی را به حلق مردم بریزیم که باعث اختلاف و تفرقه می شود.
2- اگر هم بر فرض مثال این عیب را به فارسی زبانان می گیرند که خلاف قانون اساسی عمل می کنند، پس چرا خود پشتو زبانان چنین عملی را درست می دانند و به زبان خود می گویند و حتی نام دولتی را مطابق زبان خود می نویسند؟ چرا این جاده فقط برای فارسی زبانان یک طرفه و ممنوع الورود است. مثالهای این مطلب زیاد است. به طور نمونه چرا در رسانه های پشتو به جای اینکه بگویند «وزارت معارف» می گویند «د پوهنی وزارت» و این نام حتی بر لوحه وزارت معارف نیز نوشته شده است. چرا در رسانه های پشتو زبان می گویند «د سوداگری وزارت» و نه «د تجارت وزارت». اگر نام هایی مانند وزارت معارف، وزارت تجارت و امثال اینها رسمی است پس چطور پشتو زبانان به خود حق می دهند که آنها را مطابق زبان خود بگویند و بنویسند و هیچ فارس زبانی هم تا کنون به این عمل ایشان اعتراض نکرده است اما همینکه یک فارسی زبان به جای «وزارت معارف» بگوید «وزارت آموزش» یا به جای کلمه «تجارت» کلمه «بازرگانی» را به کار ببرد یا «دانشگاه» را به جای «پوهنتون» استفاده کند پشتو زبانان و در رأس آنان وزیر ضد فرهنگ وزارت فرهنگ فریاد وا زبانا سر می دهند و برای کلمات به اصطلاح ملی سینه سپر می کنند؟
چندی قبل در پارلمان نیز این بحث به جریان افتاد که چرا فارسی زبانان نباید از کلمات فارسی برای نام گذاری ادارات و مراکز دولتی استفاده کنند. برای کوتاهی مطلب تنها دو نکته کافی است که ذکر شود:
1- اگر فارسی زبان رسمی کشور است پس چرا نباید برای مراکز دولتی نام فارسی نهاده شود و همه باید پشتو باشد؟ اگر جواب این است که در قانون اساسی این مطلب ذکر شده است به نظر بنده باید قانون اساسی را مطابق حقوق طبیعی و عقلانی عیار و تصحیح کرد نه اینکه به زور قانونی را به حلق مردم بریزیم که باعث اختلاف و تفرقه می شود.
2- اگر هم بر فرض مثال این عیب را به فارسی زبانان می گیرند که خلاف قانون اساسی عمل می کنند، پس چرا خود پشتو زبانان چنین عملی را درست می دانند و به زبان خود می گویند و حتی نام دولتی را مطابق زبان خود می نویسند؟ چرا این جاده فقط برای فارسی زبانان یک طرفه و ممنوع الورود است. مثالهای این مطلب زیاد است. به طور نمونه چرا در رسانه های پشتو به جای اینکه بگویند «وزارت معارف» می گویند «د پوهنی وزارت» و این نام حتی بر لوحه وزارت معارف نیز نوشته شده است. چرا در رسانه های پشتو زبان می گویند «د سوداگری وزارت» و نه «د تجارت وزارت». اگر نام هایی مانند وزارت معارف، وزارت تجارت و امثال اینها رسمی است پس چطور پشتو زبانان به خود حق می دهند که آنها را مطابق زبان خود بگویند و بنویسند و هیچ فارس زبانی هم تا کنون به این عمل ایشان اعتراض نکرده است اما همینکه یک فارسی زبان به جای «وزارت معارف» بگوید «وزارت آموزش» یا به جای کلمه «تجارت» کلمه «بازرگانی» را به کار ببرد یا «دانشگاه» را به جای «پوهنتون» استفاده کند پشتو زبانان و در رأس آنان وزیر ضد فرهنگ وزارت فرهنگ فریاد وا زبانا سر می دهند و برای کلمات به اصطلاح ملی سینه سپر می کنند؟
از نوشتن این مطالب بسیار احساس تنفر می کنم چرا که بیان حقیقتی تلخ است اما چه می شود کرد که تا رسیدن به عدالت و اندیشه منطقی راه بسیار داریم و از نوشتن این چیزها گریزی نیست.
0 comments:
ارسال یک نظر