نفر آمده داخل رستوران در بخش فامیلی. چند زن هم همراه دارد که فقط چشمهایشان دیده می شود و نه حتی ابروهایشان! سر تا پا سیاه. یکی دو تایشان که اصلاً چشمهایشان هم دیده نمی شود.
صاحب رستوران را فرا خوانده که من یک جایی می خواهم که از دیدرس به دور باشد. وقتی فهمیده تنها جای امن، یکی از گوشه های انتهایی رستوران است، به صاحب رستوران می گوید پس مردهای حاضر در رستوران را طوری بنشانید که پشتشان به ما باشد! و صاحب رستوران مانده است که با این آقا چه کند!
خوب تو اگر خیلی غیرتی هستی، غذا بگیر ببر خانه با عیالات میل کن. نه باعث اسباب زحمت خودت و عیالت بشو، نه باعث زحمت رستوران، نه آزار و اذیت مردم!
در اینجا به این عمل می گویند حفظ حقوق زن!