سلام
اجلاس مشترک سه کشور فارسی زبان در تهران برگزار شد. از بحث های صورت گرفته در این اجلاس که بگذریم دو نکته برای بنده جالب بود. اول اینکه اراینه (جمع مکسر ایرانی، مانند کلمه افاغنه که در ایران به عنوان جمع مکسر افغانی استفاده می شود) هنوز هم فکر می کنند که سردرمدار زبان فارسی هستند و بقیه باید پیرو آنها باشند. آنها هنوز خود را برتر از همه می دانند و بر این موضوع اصرار دارند و متأسفانه ما نیز در این زمینه به علت کمبودهایی که داریم نمی توانیم در این سیاست بازی از موضع دست بالا برخورد کنیم. جالب اینکه رییس جمهور ما نیز که در این کنفرانس شرکت می کند، زبان مادری اش فارسی نیست. اما امیدواریم به زبان فارسی نیز مانند زبان مادر خودش احترام و ارج بنهد.
نکته دوم در صحبت های رییس جمهور ایران بود. ایشان باز هم دلش می خواهد که در دنیا بتازد و قصد آن دارد که این تازیدن را به لحاظ نظامی هم شروع کند و برای این مقصود از افغانستان شروع کرده است. آقای احمدی نژاد، عنوان کرده است که نیروهای بین المللی از افغانستان خارج شوند تا ایران (و شاید تاجیکستان) به جای آنها به اینجا بیایند و امنیت را تأمین کنند. تاجیکستان که شرمنده. در وضع و حال انجام این کار نیست و حتی فکرش را هم نمی کند. اما اینکه جناب احمدی نژاد فکر می کند که به افغانستان بیاید و بر اساس نظر خودشان که افغانستان را کشور اشغال شده می نامند، به لحاظ نظامی نیز این بار ایشان اینجا را اشغال کند جای کمی تأمل است. ما البته با اینکه به این همه پررویی و بی نزاکتی ایشان عادت کرده ایم و می دانیم که جناب کرزی هم به خاطر رعایت شئونات اخلاقی علیه صحبتهای احمدی نژاد حرفی نزده است، اما بر این باوریم که احمدی نژاد دیگر دارد پایش را از گلیمش درازتر می کند و وقت آن رسیده است که یکی پیدا شود و به ایشان بفهماند که «آهای! افغانستان خانه هر بی سر و پایی نیست که بیایی و جا خوش کنی.»
ضمن اینکه من نمی دانم ایشان با چه استنتاجی به این نتیجه رسیده است که کشورش می تواند در افغانستان و کنار گوش برادر اوباما لانه درست کند و عسکرانش مانند عسکران آمریکایی در شهرها و دهات افغانستان به بهانه تأمین امنیت گشت و گذار کنند.
فکر می کنم ایشان یک خوابگزار اعظم دارد که خوابهای شبانه ایشان را تعبیر می کند اما نمی تواند به ایشان بگوید یا نمی داند که از قدیم گفته اند «خواب دیدی؟! خیر باشد»