۱۳۸۹ آذر ۱۵, دوشنبه

خانه خاله

شما می دانید خانه خاله کجاست؟ اصلاً جای دوری نیست.

دو شب قبل اوباما اینجا بود. آمد سری به بروبچ بزند و حال و احوالی بپرسد، یک گلاس چای بخورد، دو تا تی شرت بخرد که آن را هم برایش مجانی حساب کردند و درباره اوضاع جوی و قیمت آرد و نمک که مسلماً از قیمت جان افغانها با ارزشترند صحبت کند. البته این بار با دفعات قبلی کمی فرق داشت. قبلاً هم ایشان و جناب بوش صاحب هر از چند گاهی که از چند هزار کیلومتری افغانستان می گذشتند، یک سری هم به کرزی و بروبچ می زدند و نان چاشت را با هم در رستورانت قصر گلخانه صرف می کردند. از بس هم که توقفشان غیرمترقبه و کوتاه بود تنها می توانستند یک برگر کچالو و تخم مرغ بخورند و بعد برگردند سر کارهای مهمتر از افغانستان.

ولی این دفعه کرزی و اوباما با هم قهر بودند و اصلاً خوششان نیامد حتی ریخت همدیگر را ببینند. به همین خاطر اوباما تا دم دروازه آمد، یک سلامی به اهل خانه داد و برگشت. البته از شما چه پنهان، در محل شایع شده که قهر این دو تقصیر این ویکی لیکس سست زبان است که همه اسرار گفته و نگفته را عیان کرده و هر چه را که کرزی و رفقا علیه اوباما و دوستان گفته، بر ملا نموده.

البته این آمدن و رفتنهای بی خبر فقط مخصوص برادر اوباما نیست. بقیه حضرات نیز هر وقت بخواهند، سرشان را می اندازند پایین و عین ... می آیند و می روند.

انگار اینجا خانه خاله است!

kar_372