۱۳۸۷ مهر ۹, سه‌شنبه

پست 60: وای به روزی که ...

از قدیم گفته اند:
هر چه بگندد نمکش می زنند
وای به روزی که بگندد نمک

برای دانستن دلیل این پست کوتاه، لینک زیر را کلیک کنید
http://www.afghanpaper.com/jbody.php?id=6152

۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبه

پست 59: ما حتی به کودکان رحم نمی کنیم

اخبار مربوط به تجاوزات جنسی در افغانستان کم کم دارد همانند اخبار مربوط به بمباران مناطق مسکونی توسط نیروهای بین المللی، اختطاف، حملات انتحاری و ده ها و صدها نوع خبر دیگر، عادی و روزمره می شود. تجاوزاتی که در این مملکت انجام می شود هم در نوع خود مشخصاتی دارد که در کمتر جای دنیا شاهدش هستیم. اینکه دوازه نفر به یک دختر دوازده ساله تجاوز کنند و آب هم از آب تکان نخورد، علاوه بر بسیاری از پیامها نشان دهنده سطح واکنش مردم نسبت به اتفاقات اطراف است. بگذریم از اینکه ما هنوز نمی دانیم نسبت به هر چیزی چه واکنشی داشته باشیم.
فقط کافی است در ماه رمضان در یک کوچه کم رفت و آمد لقمه ای غذا در دهان بگذارید. مطمین باشید که از کودک چند ساله تا پیرمرد چند ده ساله بدون اینکه حتی به ذهنشان خطور کند که شما ممکن است مجبور به خوردن و روزه نگرفتن باشید، به شدت واکنش نشان داده و هیچ کاری که از دستشان بر نیاید حداقل شما را در دل لعن و نفرین می کنند تا چه رسد به اینکه بخواهید در ملأ علم روزه خوری کنید. اما اکثر مردم اگر بشنوند که دوازده مرد بر یک دختر خردسال تجاوز کرده اند هیچ گونه واکنشی نشان نمی دهند چون این چیزها برای آنها مسأله قابل واکنشی نیست.
نمی دانم این چه بلایی است که بر سر ما آمده یا دارد می آید که از مسلمانی بویی نبریم. نمی خواهم حرف بدون دلیلی بزنم اما با توجه به این همه موارد و مسایلی که دیده و شنیده ام می توانم به احتمال قریب به یقین بگویم که اکثر همان جماعت متجاوز در هنگام شنیدن اذان به سرعت غسل و وضو کرده و به نماز ایستاده اند. هر چند همه ما به نوعی گناهکاریم و حتی با اینکه مرتکب گناه بلا شک هم می شویم اما بسیاری از ما مردم باز هم در وقت خود رو به درگاه حضرت حق می ایستیم و دعا می کنیم و روزه می گیریم.
و گناه هم به هر صورت گناه است. پس شاید نتوان به صراحت و قاطعیت علیه دیگران موضع گیری کرد و رفتار آنها را بدون در نظر گرفتن رفتار خود مورد نقد و نکوهش قرار داد. اما متأسفانه بسیاری از گناهان قبح و زشتی خود را در نزد وجدان ما از دست داده اند و ما با خیال راحت بسیاری از آنها را مرتکب می شویم و فقط نسبت به سایر گناهانی که اکثراً دیگران مرتکب می شوند حساسیت نشان می دهیم.
به هر حال برخی چیزها و رفتارها برجسته تر و حساسیت برانگیز تر هستند. و مواردی از قبیل این نوع تجاوزها جزو همین دسته قرار می گیرد که متأسفانه این موارد هم کم کم دارند به دسته اخبار عادی و روزمره تبدیل می شوند و ما تنها نظاره گر این قبیل اتفاقات هستیم.
ضربه ای که چنین حرکاتی بر پیکره دین و دنیای ما وارد می سازد بسی عمیق تر از آن است که بتوانیم به راحتی از آن بگذریم. ما حتی به کودکان رحم نمی کنیم.

پست 58: این رمضان هم گذشت

ماه رمضان برای هر کسی حال و هوایی خاص دارد. بگذریم از اینکه اکثر ما در این ماه تنها به کمیت نماز و روزه هایمان اضافه می شود و نه کیفیت آن و بگذریم از اینکه در این ماه بسیاری از ما مسلمانان به جای اینکه وزن بدنمان کمتر شود بیشتر هم می شود چون به قول اکثریت مردم به نقل از بزرگان دین، این ماه ماه میهمانی خداوند است و سفره او گسترده تر از همه ماه های دیگر می باشد. در گسترده بودن سفره نعمت الهی در این ماه هیچ شکی نیست اما نه به آن معنی که اکثر مادران این دیار و سایر بلاد که در موقع خوردن سحری به فرزندانشان بگویند «بچه جان! سحری را خیلی بخور و گرنه تا وقت افطار گرسنه می مانی»!
و این چنین است که سفره های عادی ماه رمضان به جای اینکه ساده تر باشد، رنگین تر و پر غذاتر است و تفاوت اصلی دیگرش با سفره های ماه های دیگر این است که در این ماه به جای سه وعده نان صبح و چاشت و شام، در دو وعده افطار و سحری انداخته می شود. و می خوریم، آنچان می خوریم که گویی هیچ گاه غذا نخورده ایم. و می نوشیم، آنچنان که گویی سالها بدون نوشیدنی سپری کرده ایم.
و چه بسیارند در این دیار سفره هایی که ماه رمضانشان هیچ تفاوتی با ماه های دیگر ندارد چرا که همانند سایر اوقات همواره خالی هستند و شکمهایی که مانند همیشه گرسنه بوده و در این ماه میهمانی خدا نیز گرسنه باقی می مانند.

و عید می آید و در مندوی کابل و بازارهای همه شهرهای کشور شور و شوق خرید به اوج خود می رسد. اما اگر نیک بنگریم، این عید تنها برای آنهایی عید است که سفره هایشان متفاوت از ماه های دیگر بوده است.
آنهایی که به لقمه ای محتاج اند، از میمهانی خدا چه سهمی برده اند؟ و آنان که بی نیازند از فضیلت رمضان چه جسته اند؟
این رمضان نیز به پایان رسید. کدام یک از ما میهمان واقعی خدا بوده ایم؟

۱۳۸۷ مهر ۴, پنجشنبه

پست 57: شما مدالت را بگیر، ما خوبیم

آقای کرزی سلام. خوبی؟ به خیری؟ سفر به خوبی و خوشی می گذرد؟ امید دارم هر جا که باشی در پناه دوستان و اقربای خارجی خود مصون و سربلند و خندان باشی.

از لطف دعای شما سلامتی مایان برقرار بوده به دعا گویی به درگاه ذات متعال مشغول و برای برگشت به سلامت شما و همراهان ارجمندتان دعا و نیایش می کنیم!

آقای کرزی! شنیده و خوانده ام که در اجلاس نیویورک خوش درخشیده ای و نشان مولانا گرفته ای! زهی مبارک باشد و برایت کامیابی و کامروایی بیاورد و اگر از عمق وجود خودت بگویم امیدوارم که این نشان برکت بیاورد و در مرتبه بعد ریاست جمهوری هم پیروز شوی و مانند اکنون به وطن خودت خدمت کنی.

چه نعمتی بالاتر از اینکه شما صحت و سلامت باشی و با موترهای آنچنانی خود به این سو و آن سوی این شهر و دیار بروی و دیگران ساعتها به خاطر عبور شما و همراهان گرانقدرتر از جان ما دون پایگان منتظر بمانند و از کار و زندگی عقب بیافتند. ملالی نیست چرا که مهم این است که شما سلامت باشی و متناوباً مدال بگیری و برای این کشور افتخار کسب کنی.

چه خدمتی از این بالاتر که شما مناصب مختلف را در زد و بندهای سیاسی و اقتصادی و نظامی به این و آن بدهی و در عوض هر امضای شما چند صد هزار دالر ارزش پیدا کند و کار غریب بیچاره هایی که به دنبال پروژه ها و درآمدهای ناچیز چند میلیون دالری هستند راه بیافتد و آنها هم لقمه نان اندکی به دست آورده و در راه آبادانی این کشور بلند منزلهای بدون استندرد بسازند و شرکتهای مافیایی جور کنند.

چه فیضی از این بالاتر که شما برای این مملکت چنان تلاش کنی که نه مردم از دست پولیس، نه پولیس از دست مردم، نه طالب از دست اردوی ملی، نه اردوی ملی از دست پولیس، نه خارجی از دست داخلی، نه داخلی از دست خارجی، نه این از دست آن و نه آن از دست این ایمنی و خیال راحت نداشته و هر آن احتمال این باشد که یا کسی در کنار آدم منفجر شود، یا باسکلی بترکد، یا کرولایی خود را به درب سفارتخانه ای بزند یا طالبی بیاید و شباهنگام سر چند پولیس ساده را ببرد و فردایش هم در کمال خونسردی آمر جنایی پایتخت این مملکت را هدف بمب گذاری قرار دهد. این همه کار را چه کسی می تواند در این مدت زمان محدود ریاست شما برنامه ریزی کند.

الحق که تلاش های شبانه روزی شما به ثمر نشسته و امروز از کابل حتی تا میدان وردک هم نمی توان با آرامش خاطر سفر کرد و نمی توان در خانه خوابید بدون آنکه منتظر فرود آمدن یک یا دو فیر راکتی نبود.

این چیزها که اهمیتی ندارد؟ دارد؟

مهم این است که احوال مملکت بچرخد و شورای وزیران جلسات متعدد هفتگی و روزانه داشته باشد و ولسی جرگه بر سر استفاده از چند کلمه با هم جدال کند و امنیت ملی هم برای خودش ساز بزند و اردو و پولیس هم قتل عام شود و خارجی های مدافع حقوق بشر نیز به خاطر بی کفایتی عده ای (که به هیچ عنوان فکر نمی کنیم شما هم در این امر مقصر باشید) خانه های افراد بیگناه و با گناه را با هم هدف قرار دهد.

آنچه که مهم است سلامتی وجود گرانمایه شما و همکاران ارجمند شماست که به حمد الهی و به مدد این همه موتر ضد مرمی و تدابیر فوق شدید امنیتی (که حتی هیتلر هم به خواب خودش نمی دید) تا کنون ذره ای صدمه به اندام خوش تیپ شما وارد نیامده و ما همچنان در دنیا سر بلند هستیم که رییس جمهور ما از اطراف و اکناف عالم مدال و درجه و نشان علمی و غیر علمی می گیرد. این همه افتخاراتی که شما تاکنون برای ما به ارمغان آورده اید در طول تاریخ فرهنگ غنی و ارزشمند افغانستان بی نظیر است و هیچ کس را یارای رقابت با شما نیست حتی اگر سلطان محمود غزنوی باشد.

شما نمی دانی (یا شاید هم می دانی اما خود را به ندانستن می زنی) که چه تعداد انسانهای شریف اختطاف گری هستند که شبانه روز برای به دست آوردن لقمه نانی به هر دری می زنند و از کودک چند ساله گرفته تا پیر چندین ساله را اختطاف می کنند و آب هم از آب تکان نمی خورد. از بابت و برکت همین افراد با وجدان است که اکنون همه آحاد ملت احساس امنیت را فراموش کرده اند چرا که چیز بی ارزشی است و در عوض آن تعداد کثیری از اختطاف گران بینوا و همدستان گرامی ایشان در پولیس و غیر پولیس می توانند لقمه نان حلالی برای خود و خانواده های مسکین خود ببرند. آنها از بابت فراهم آوردن چنین شرایط سهل و آسان برای امرار معاش شاکر خداوند و دعاگوی جنابعالی هستند و امیدوارند که حکومت (یا شاید همان ریاست) شما مستدام بماند.

ما نیز هر چند چیزی در بساطمان نیست و اگر بوده در همان زمان طلایی و مقدس جهاد و جنگهای داخلی به دست حضرات مقدس نشانمان افتاده و از ما گرفته شده است، اما برای طول عمر با عزت و پر مدال شما لحظه لحظه به درگاه خدا دست به دعا می داریم و برای مدال های شما آرزوی برکت و عزت جهانی می کنیم.

دستان پر مهر شما بر سر ما ملت قهرمان افتخار آفرین با فرهنگ متمدن نشانی از عطوفت و رحمت الهی و امیدی به سوی آینده ای تابناک است که در پرتو آن از دیگر چیزهای پست و بی ارزش و بدنام مانند ثروتهای ملی، ارزشهای انسانی، حس بشر دوستی، پیشرفت و تمدن و فرهنگ اثری باقی نمانده و مانند دایناسورها منقرض و از صفحه زندگی در افغانستان پاک خواهند شد.

شما به سلامت باشید.

ما خوبیم.