سلام
جناب کرزی صاحب، اخیراً در بیاناتی بالاتر از حد و درک خود و البته ما و بسیاری دیگر، فرموده اند که «بگرام، کارخانه طالب سازی است». استدلال پا در هوای ایشان (مانند سایر استدلال ها و طرز دیدشان همچون پیشرفت سایر کشورها به خاطر استفاده از زبان انگلیسی، ضرورت حذف لهجه ها و کلمات بیگانه، فرمان خروج نیروهای خارجی از میدان وردک و …) مبنی بر دلزده شدن افراد از نظام پس از آزار و اذیت شدن و پیوستن به طالبان پس از رهایی از بگرام، علاوه بر اینکه تلاشی مزبوحانه برای توجیه کردن فعالیت های برادرانشان است که بارها پس از آزادی از زندان بگرام یا سایر زندان ها دست به اقدامات تروریستی زده اند، حکایت از نا بخردی کرزی صاحب در تحلیل مسایل دارد. با چنین مدل تحلیلی، جای بسی درنگ دارد که چرا جناب ایشان، چشم خود را بر سایر موارد بسته است. البته، بسته که چه عرض کنم، چشمان ایشان بسیار هم باز است و با دستان خود و هم پیمانان در قدرتشان، تیشه را برداشته اند و بر جای جای این دیار زده و این ویرانه را با خاک یکسان می کنند.
البته، ایشان برخی کارخانه های دیگر که خود در ساخت و تقویت آن نقش اساسی داشته و دارند را به دست فراموشی سپرده اند. بنده چند کارخانه دیگر که ایشان آن را ساخته اند نام می برم. اگر حواس ایشان هنوز کار می کند، می تواند سری هم به این کارخانه ها بزند:
1- کارخانه قوم گرایی: در این کارخانه، تیم قومی قبیله ای جناب کرزی چند سالی است که به شدت فعال می باشد. از تولیدات این کارخانه می توان به ترویج امر قوم گرایی در ادارات اشاره نمود که نتیجه آن، کاهش توان ادارات، افزایش فساد مالی - اداری و هدر رفتن پول های مردمان این سرزمین و سایر نقاط دنیا شده است. اثرات موجود و حاضر این تولید ایشان، از اثرات احتمالی امضا نکردن یا حتی امضا کردن پیمان امنیتی به مراتب مخرب تر و گسترده تر بوده است و تا سالیان متمادی پا بر جا خواهد ماند.
2- کارخانه پول چاپی: بنیان اقتصادی همه کارخانه های جناب کرزی، کارخانه پول چاپی است که دو تولید مهم دارد: الف) چاپ کردن پول از طریق کسب رشوت، ب) چاپیدن پول از طریق غصب اموال ملت. از اثرات ناشی از تولیدات این کارخانه می توان به افزایش بلند منزل ها و آپارتمان های ظاهراً مجلل و باطناً بدون استندرد که بسیاری از آنها متعلق به مجاهدین راه حق سابق و راه پول فعلی است، کسب رتبه اول فساد و رشوت دهی در کل دنیا (و احتمالاً در طول تاریخ) و نظایر آن اشاره نمود.
3- کارخانه تهدیر: کارخانه تهدیر (که فارسی آن می شود هدر دادن)، بیشتر از آنکه یک کارخانه مادر باشد، یک کارخانه تابعه است. در این کارخانه، آقای کرزی با هدر دادن میلیاردها دالر از طریق تزریق سرمایه و پروژه به نقاط نا امن و شش بار آباد کردن و سوزاندن مکاتب آنجا و رها کردن مکاتب و شفاخانه های مناطق امن به حال خود و پر پول کردن جیب های قوم خویش که بخش اعظمش نیز به برادران طالب ایشان فرستاده می شده و می شود، توانایی خود را در هدر دادن منابع عظیم مملکت به نمایش گذارده است.
4- کارخانه دولت: در این کارخانه دو چیز عمده تولید می شود: «دو» و «لت». مثال های بارز از آزار و اذیت شهروندان و مراجعان ادارات دولتی، لت و کوب ملت بیچاره، توهین به اقوام مختلف از زبان هم زبانان جناب کرزی و بر سر قدرت ماندن همین توهین کنندگان، جای توضیح بیشتر باقی نگذارده است.
5- کارخانه تبدیل: در این کارخانه، وزرا از بین نمی روند، بلکه از وزارتی به وزارت دیگر تبدیل می شوند. از حج و اوقاف می رود مالیه، از مالیه می رود معاون، از معادن می رود صحت عامه، از صحت عامه می رود فواید عامه و این چرخه گردش همچنان ادامه دارد. از اثرات تولیدی این کارخانه می توان به بلا تکلیف ماندن ملت و وزارت و امور جاریه و حالیه و مالیه اشاره داشت.
نظایر این کارخانه های ایجاد شده توسط جناب کرزی بسیار است و همه آنها در یک اثر، با هم مشترک هستند و آن «دلزده شدن ملت از دولت و مقامات»، فرار سرمایه های فکری و کاهش مشروعیت نظام است. امیدوارم جناب کرزی به این کارخانه هایی که خود آنها را ساخته یا در تقویتشان نقش اساسی داشته است، سر بزنند و از حال و روزشان احوال بگیرند.