۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبه

پست 58: این رمضان هم گذشت

ماه رمضان برای هر کسی حال و هوایی خاص دارد. بگذریم از اینکه اکثر ما در این ماه تنها به کمیت نماز و روزه هایمان اضافه می شود و نه کیفیت آن و بگذریم از اینکه در این ماه بسیاری از ما مسلمانان به جای اینکه وزن بدنمان کمتر شود بیشتر هم می شود چون به قول اکثریت مردم به نقل از بزرگان دین، این ماه ماه میهمانی خداوند است و سفره او گسترده تر از همه ماه های دیگر می باشد. در گسترده بودن سفره نعمت الهی در این ماه هیچ شکی نیست اما نه به آن معنی که اکثر مادران این دیار و سایر بلاد که در موقع خوردن سحری به فرزندانشان بگویند «بچه جان! سحری را خیلی بخور و گرنه تا وقت افطار گرسنه می مانی»!
و این چنین است که سفره های عادی ماه رمضان به جای اینکه ساده تر باشد، رنگین تر و پر غذاتر است و تفاوت اصلی دیگرش با سفره های ماه های دیگر این است که در این ماه به جای سه وعده نان صبح و چاشت و شام، در دو وعده افطار و سحری انداخته می شود. و می خوریم، آنچان می خوریم که گویی هیچ گاه غذا نخورده ایم. و می نوشیم، آنچنان که گویی سالها بدون نوشیدنی سپری کرده ایم.
و چه بسیارند در این دیار سفره هایی که ماه رمضانشان هیچ تفاوتی با ماه های دیگر ندارد چرا که همانند سایر اوقات همواره خالی هستند و شکمهایی که مانند همیشه گرسنه بوده و در این ماه میهمانی خدا نیز گرسنه باقی می مانند.

و عید می آید و در مندوی کابل و بازارهای همه شهرهای کشور شور و شوق خرید به اوج خود می رسد. اما اگر نیک بنگریم، این عید تنها برای آنهایی عید است که سفره هایشان متفاوت از ماه های دیگر بوده است.
آنهایی که به لقمه ای محتاج اند، از میمهانی خدا چه سهمی برده اند؟ و آنان که بی نیازند از فضیلت رمضان چه جسته اند؟
این رمضان نیز به پایان رسید. کدام یک از ما میهمان واقعی خدا بوده ایم؟