۱۳۸۶ دی ۳۰, یکشنبه

پست 2: عاشورا

دیروز عاشورا بود. روزی که حسین در قربانگاهش به نبردی شتافت که می دانست سرنوشت بشریت را رقم خواهد زد.
از عاشورا گفته اند و می گویند و خواهند گفت. از ایثار و اخلاص و عشق و وفا. اما آنچه در این میان کمتر گفته می شود دلایل و موجبات قیام حسین بن علی است که اگر برای مردم تشریح شود درسهایی دارد بزرگتر و مهمتر از درسهای روزمره زندگی که اگر به آن عمل شود زندگی دنیوی و اخروی ملت افغانستان تغییری به سزا خواهد یافت.
حرکت امامان شیعی در تاریخ باید به عنوان درسی فراروی بشریت و مخصوصاً پیروان این مذهب قرار گیرد. از سکوت علی گرفته تا صلح حسن، از قیام حسین تا زندگی مناجات گونه فرزندش علی بن حسین، از نبرد علمی امامان پنجم و ششم تا زندان رفتن هفتمین امام، و از قبول ولیعهدی امام رضا تا مبارزه مخفی امام یازدهم. هر کدام از این بزرگواران به فراخور شرایط زمانی کاری را کردند که بهترین حالت ممکنه بود هر چند شاید برایشان ایده آل ترین نبود. اینجاست که وظیفه شیعه سخت تر می شود که در هر برهه از زمان چه منش و چه روشی را پی بگیرد که جانب صلاح باشد. و این میسر نخواهد شد جز با تدبر، مطالعه و شناخت دقیق از واقعات و شرابط روز. کاری که متاسفانه در کشور پر جنجال ما، افغانستان، بر عکس انجام می شود. بزرگان حزبی و حتی علمی شیعه در اینجا حتی برای اعلام کردن یک روز مشترک برای عزاداری عاشورا حاضر نیستند با هم کنار بیایند تا چه برسد که از آنها توقع وحدت رویه و اتخاذ تصمیم واحد برای نحوه مشارکت مردم شیعه مذهب در واقعات و شرایط کنونی کشور داشته باشیم. و اینها تا به کی می خواهند با این روش تنها جیب مادی و معنوی خود را پر کنند؟! والله اعلم.
تفرقه سرآغاز شکست است.